هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

أهلا وسهلا بك زائرنا الكريم, أنت لم تقم بتسجيل الدخول بعد! يشرفنا أن تقوم بالدخول أو التسجيل إذا رغبت بالمشاركة في المنتدى

درست نگاری

اذهب الى الأسفل  پيام [صفحه 1 از 1]

1درست نگاری Empty درست نگاری الثلاثاء نوفمبر 06, 2012 11:37 pm

مردم


Admin

جستاری : از دکتر حمیدالله مفید ( بخش نخست)
در باغستان زبان
برخی از ویژه گی های درست نگاری در زبان فارسی- دری
گل نیست، ماه نیست ، دل ماست پارسی
غوغای کوه ، ترنم دریاست پارسی(قهار عاصی).
درحقیقت زبان، اساسی ترین ابزار بازتاب وانتقال اندیشه است . زبان هنرمندانه در واقع بافت خلاقانه واژه هاست که با استفاده از ان نویسنده مخاطب ، خواننده وخواهنده اش را می آفریند. به آنچه که نویسنده قبل از همه نیاز دارد ،آشنایی با اصول نگارش زبان ، دستور زبان ، گنجینه بزرگ از لغات وواژه ها ، قوه تخیل بدیع،ودقت در کاربرد درست واژه هاست که می تواند، اثر نویسنده را جاویدانه وپایدار و خواننده را دچار شگفتی سازد وبه ستایش وادارد.
اندیشه، هنگامی با ارزش می شود، که درست بیان وارایه گردد، اگر زبان نگارش، نارس وکاربرد واژه ها محدود باشد؛ اندیشه هر قدر ارزشمند پی ریزی گردد ؛ نه هوده بلکه بیهوده رقم زده می شود .پاکیزگی وپالوده گی اندیشه، در روشنایی نگارش ،با به کاربرد درست زبان فروزانتر می گردد. اندیشه به تنهایی، دهلیز غبار آلودیست، که هیچ چیزی در آن ،حدود معین خود را ندارد. زبان است که اندیشه را ژرفا می دهد وغبار های فراگسیخته گی را از رویش می زداید . به گفتاورد« یوهان گوتفرید هردی» ادبیات شناس، که گفته است:«اگر این درست باشد که بدون مفاهیم نمی توانیم بیندیشیم واندیشه را توسط واژه ها فرامی گیریم، به خاطر آنست که مرزا ها وحدود شناختهای بشری توسط زبان بیان می شود.».
اگر به دستور زبان ، به صورت نوشتاری وغنای واژه ها ودر یک سخن، به اصول نگارش زبان رویکرد وتوجه نشود وزبان ارایش وپالایش داده نشود؛به یقین که زبان به مرور زمان به یک عنصر نادرست بیهوده وغیر کارآمد چهره می نمایاند.
دگر اینکه نسبت کم توجهی وساده نگری، نادرستی های به زبان پدیدار می گردد، که آهسته ، آهسته زبان را از ریشه وبیشه اش بدور برده و آن را بی هویت وبی رویت می سازد.
در زبان فارسی به مرور زمان نسبت کم توجهی گوینده گان وبه ویژه دست اندرکاران فرهنگی این زبان ،نارسایی های جدی پدیدار گردیده است.که می توان انها را چنین بخشبندی کرد.
نادرستی های دستوری را ، درنگارشها می توان به سه دسته بخشبندی کرد:
۱- نارسایی های که از دیگر زبانها به زبان فارسی ره گشوده اند.
۲-نادرستی های که نسبت کم توجهی در خود زبان فارسی به دیده می آید
۳- نادرستی های که در انواع نگارشهای ادبی وجود دارد.



اين مطلب آخرين بار توسط مردم در الثلاثاء نوفمبر 06, 2012 11:43 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.

https://mardompress.forumfa.net

2درست نگاری Empty رد: درست نگاری الثلاثاء نوفمبر 06, 2012 11:41 pm

مردم


Admin

- نارسایی های که از زبان های دیگر به زبان فارسی دری پدیدار است.
نخست از زبان عربی:
زبان به به عنوان بازتاب دهنده خرد آدمی از سالیان درازی پدیدار گردیده است ، پژوهشگران به این باور استند ، که در جهان صد خانواده ای زبانی وجود دارد. هندو اروپایی یکی از بزرگترین شاخه ی زبانی جهان است که بیش از چهارصد زبان در شصت کشور جهان تبار زایشی این زبان را دارند. بر اساس دیدگاه های که وجود دارد نزدیک به هشت هزار سال پیش این زبان یا از منطقه ای «استپ» روسیه در جنوب بحیره خزر ویا بر طبق دیدگاه های جدید پروفیسور« کالین رنفرو» ،«دکتر کویین اتکینسون» وپروفیسور«مارک پچل» از منطقه «اناتولیای» امروزی ترکیه به دیگر بخشهای جهان پخش گردیده است.
اما زبان عربی به خانواده زبانهای سام وحامی ، که خانواده سام زبانهای اکدی (بابلی وآشوری)ُ کنعانی ، فنیقی،عبری،آرامی، یا سریانی ،عبری کهن و عربی وشاخه های حامیکه درکهن زمانه ها در افریقای شمالی کاربرد داشت وشامل زبانهای مصری باستان، زبانهای لیبی بربری می باشد. تعلق دارد .
زبان شناسان با استفاده از روشهای علمی تحلیلی فیلو ژنیک،زبانها را مورد پژوهش قرار دادند، دوباره سازی نمودندند وشجره های برای زبان های جهان پی ریزی کردند. بر بنیاد این تبار زایشی، پیشبینی کردند که «نیای زبان » فارسی- دری چی زمانی ودر کجا بوده است؟ بر اساس این پژوهش ۲۰۷ واژه یا کلمه هم ریشه را در ۱۰۳ زبان هندو اروپایی دریافتند که با هم همریشه اند. مانند:واژه های که در نامهای هموندان خانواده مانند پدر، مادر ، برادر وغیره ،اندامهای بدن مانند، دست ، پای ، چشم، ابرو و عناصر طبیعی مانند ، آتش ، کوه ،دریا وغیره وجود دارد، باز آفرینی وریشه یابی کردندو سپس به این فرایند رسیدند، که این زبانها از یک خانواده اند.
با این پیش بیان ،خواستم ،تا روشن سازم، که زبان فارسی از یک خانواده وزبان عربی از یک خانواده دیگری زبانی هستی یافته اند، هیچگونه پیوندی ریشه یی میان این دو زبان وجود ندارد، از لحاظ فیلوژنیک زبانی، زبان عربی به زبانهای اشتقاقی (یعنی از یک واژه با تغییر شکل واژه ای دیگر ساخته می شود مانند : از واژه (کّتّبّ) واژه های (کتاب) بر وزن (فعال) (مکتوب) بروزن(مفعول) یعنی نوشته شده یا نامه(مکتبه) بر وزن مفعله(اسم مکان) یعنی کتابخانه یا نبیکستان «مکاتبه» بروزن «مفاعله» یعنی دادونوشت، وفعلها نیز بر بنیاد اشخاص چون (کتبتُ،کتبتِ کتبتما، کتبتم) یعنی (نوشتم ، نوشتی نوشتند آن دو ونوشتند آنها)وغیره ساخته می شود در خانواده زبانهای هندو اروپایی واژه سازی بر اساس ترکیبها یا پیوند ها ساخته می شود. مانند: ترکیب امتزاجی چون: (از دو واژه مستقل (اسم با اسم) خرگوش، فیلمرغ،، آسیاسنگ، کج قلم وغیره( اسم یا صفت وریشه مضارع فعل ) نور افگن،، ذره بین،دستمال، گلگیر، چشمچران، دکه خور وغیره از (صفتهای فاعلی) پُر گوی ، گلفروش،بوتدوز،قلمتراش، گپشنو وغیره.از (صفتهای مفعولی):پیادهرو،دستنویس،رنگپریده، خواب آلود.(اسم وریشه ماضی فعل):دستپخت، سرگذشت وغیره از (عدد واسم) چها رراهی،دوروی،چهل زینه .از (ضمیر مشترک خود با ریشه فعل یا اسم صفت):خودکار،خودرنگ،خودنما،خودخواه وغیره،از (صفت با اسم):شیرینزبان از (اسم با صفت)،پیشانیترش،ریشسفید، پاکدامن،وغیره از(ترکیب تکراری):،روبه روی،سرتاسر،پی در پی ، پیاپی،لبالب،روزبروز. وغیره(ترکیب عطفی): گفت وگو، دست وگریبان، سروصدا، بردوباخت،شست وشو،کار وبار وناز ونخره وغیره.از(ترکیب پیوسته):کله پاچه،کرته ایزار،کوفته چلو،خانه دامادوغیره. ساخته می شود.
زبان عربی با گسترش دین اسلام که همه مراسم ومناسک آن به زبان عربی انجام می شد ، با خیلی از واژه ها ، وارد قلمرو زبان فارسی شد ، افزون بر آن، برای سالهای دراز، زبان عربی، زبان رسمی اداری ونوشتاری دولتمردان عرب این سرزمین گردیده بود، لاجرم زبان فارسی با این همه دخالتهای زبانی نمی توانست ،وارسته بماند. این اثرمندی، بدون شک بر ساختار زبانی وواژگانی زبان فارسی تأثیرات خود را بجا گذاشت؛ که برخی از ویژگیهای زبان عربی وارد زبان فارسی شدودشواری های را در زبان فارسی ایجاد کرد.آنعده ازویژه گی های نظام آوایی وویژه گی های دستوری زبان عربی که بنیاد ساختاری زبان فارسی را درهم می زند پذیرفتنی نیست. وآنچه که در اسیاب دستوری زبان فارسی سازش نموده وبنیاد ساختاری زبان را درهم وبرهم نمی کند قابل پذیرش است .
این ساختار های دستوری قابل پذیرش نیستند:
بادریغبازبان فارسی در داخل افغانستان بنابر برخورد سبکسرانه عربی پرستان وعرب پرستان سبکسر جفا های نا بخشودنی صورت گرفته است . سیلی از واژها ، واژه ها و فراز ها به صورت نادرست از زبان عربی در زبان فارسی کاربرد یافته اند. گذشته ها را به اصطلاح صلوات ،همین اکنون برخی رسانه های پیورزگرا وبیگانه خواه ونویسنده های سبکسر ودشمنگون با دستور زبان وواژه های زبان فارسی ،آن چنان دشمنی می نمایند ، که اگر به این سبکسری ادامه داده شود از زبان فارسی چیزی، جز لاشه ای گندیده، منحل شده در آب گند بیگانه پرستی، چیزی دیگری باقی نخواهد ماند.
برخی از شخصیتهای کینه توز وعده ای از نویسنده گانی پیورزگرا،آگاهانه وبدسته ، بنیاد واژگانی زبان فارسی را برباد می دهند ودر کاربرد واژه های بیگانه به ویژه عربی آنهم واژه های نادرست تلاش می ورزند، که گویی از مادر، به خاطر دشمنی با این زبان زاده شده اند. نا نوشته نباید گذاشت، واژه های عربی، که در آسیاب دستوری زبان فارسی درست لولیده اند وبرخی از آنها هویت دینی دارند وکاربرد آنها بنیاد دستوری زبان فارسی را خدشه دار نمی سازد، نه تنها بیگانه ونادرست نیستند بل که به غنا مندی وسیرآبی زبان فارسی نیز کمک کرده اند مانند واژه های حلال ، حرام ، مباح، مستحب،ایمان ، وطن ، حج ، رمضان، قرآن ،وغیره واما آنعده از واژه هایعربی را که ادیبان سبکسر وسهلگرا به صورت نادرست بکار برده اند وبنیاد و ریشه زبان را درهم وبرهم می سازد، نه تنها کاربرد آنها به زیبایی نوشتار نمی افزاید ،بل که زبان خامه را نیز سخیف وناپسند می سازد. به این نمونه ها رویکرد نمایید:
واژه استرداد در فراز: «استرداد استقلال افغانستان مبارک باد!» امروز در اغلب رسانه ها بازتاب دارد ، این واژه در تمامی فرهنگهای زبان فارسی به معنا یا چم باز ستانیدن ، واپس گرفتن، پس گرفتن به کار رفته است.اگر با دید ژرف در فرهنگهای زبان عربی بنگریم عربها این واژه را از باب «استرد» ، مستفعل آن «مسترد» واستفعال آن «استرداد» به کار برده اند ومعنی آن نه به معنی بدست آوردن بل که به معنی باز دادن بر گردانی شده می تواند ، بنگرید میان بدست آوردن و دوباره دادن چی فرقی وجود دارد، انگلیسها آزادی افغانستان را مسترد کردند وباز دادند ، یا افغانها آزادی یا استقلال شان را بدست آورده اند وبه زور گرفته اند.میان این دو فرق بسیار است ، در مسترد، فاعل یا انجام دهنده انگلیسها هستند ودر بدست آوردن ، فاعل یا انجام دهنده افغانها هستند. از نود سه سال این واژه نادرست به کار می رود وما به آن افتخار می کنیم . ویا:
واژه «مکتب» را به دیده می نگریم این واژه از زبان عربی به زبان فارسی ره گشوده است. ریشه اشتقاقی سه حرفی آن «کّتّبّ» است و اسم مکان آن بروزن«مفعله» ساخته می شود که در زبان عربی«مکتبه» می شود که در زبان عربی کاربرد دارد ودر زبان دری برگردان آن «کتابخانه یا نبیکستان» می شود. وآنچه را که ما در زبان دری فارسی «مکتب » می گوییم در زبان عربی کاربرد ندارد عربها آن را «مدرسه» بروزن «مفعله» می گویند که در دری برگردان آن «دبستان ویا دبیرستان » می شود .در یک زمانی کسی این واژه را نادرست به کار برده وهمچنان نادرست تا امروز استفاده شده ودر فرهنگها یا گنجواژه های زبان فارسی نیز به کار رفته است . اکنون این پرسش پدیدار می گردد: که واژه درست مکتب در زبان فارسی چی بوده است ؟ پاسخ هویدا است. گوینده گان بخش شرقی زبان فارسی، یعنی همین افغانستان امروزی بجای واژه«مکتب» واژه « دبستان» وواژه«دبیرستان» را برای آموزشگاه های آغازین( ابتدایی) و میانه (متوسطه )بکار می بردند . با زدایش واژگان دبستان ودبیر ستان واژه های همسوی آن چون : «دبیره» که در عربی«خط» می شود و«دبیر» که در عربی «منشی» می شود وسر دبیر ودبیر کل نیز از کاربرد افتاد وبه موزه ای تاریخ سپرده شد. سه نمونه از شاعران یا سروده سرایان و گهنامه نویسانیا تاریخنگاران پیشین این مرز وبوم می آوریم:
نخست: از تاریخ بیهقی که در زمان غزنویان نگارش یافته است:«چون از دبیرستان برخاستم ومدتی برآمد در سنه۴۰۶ هجری قمری ما را (امیر مسعودرا) ولیعهد خویش کرد.».
یا حکیم ناصر خسرو بلخی گفته است:
مردمان چون کودکان بیهوش اند
واین دبیرستان علم است از حساب
حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی گفته است:
عقل را خواهی که ناگه در عقلیت نفگند
گوش گیرد در دبستان الرحمن در آز
آنند راج گنجواژه نویس هندی که درشرق افغانستان امروزی زیسته است در مورد دبستان ودبیرستان نوشته است :«دبستان آنجا که شاگردان دورۀ ابتدایی آموزند و دبیرستانآنجا که شاگردان دورۀ متوسطه آموزند».
به روشنی دیده می شود که بادریغ واژه« مکتب » که در زبان عربی کاربرد ندارد واز لحاظ دستوری زبان عربی نادرست است واسم «مفعل»» ندارد بلکه با اسم مکان آن«مفعله» است و«مکتبه» می شود که معنی آن جای درس خواندن نی بلکه جای نگهداری کتاب یا کتابخانه ویا نبیکستان مراد است، در زبان فارسی از سالیان درازی، نادرست کاربرد یافته است. واگر قرار می شد که واژه عربی درست آن بکار می رفت باید «مدرسه» استفاده می شد نه «مکتب» بهتر می بود. این کار برد تنها در افغانستان مروج است در ایران بجای واژه مکتب واژه درست مدرسه و واژه های دبستان ودبیرستان را بکار می برند واگر واژه مکتب را به کار می برند به معنی سبک ویا شیوه نگارش یا آفرینش یک اثر ادبی از آن مراد دارند . خوشبختانه با رویکرد دلسوزانه به زبان شیوا ورسای پشتو واژه(ښونڅی) را به کار می برند که بنیاد «فیلوژنیتیک» یا (تبار زایشی واژه های ) زبان پشتو را گرانسنگ می سازد وکار ستودنی شده است.
مگر در زبان فارسی، بخششگران دل ودست باز، واژه های «دبستان ودبیرستان، دبیر ، سر دبیر ، دبیر کل وغیره » را به همسایه های غربی ما بخشش داده اند واز کاربرد دوباره آن گویا، به این تعبیر که این واژه ها ایرانی اند؛ جلوگیری می نمایند.(درحالیکه هر باسواد وبیسوادی می داند که زبانی به نام زبان ایرانی در جهان وجود ندارد، وزبان موجود ایران ، تاجکستان و افغانستان زبان فارسی- دری است ومردم این سرزمینها به همین زبان می نویسند وگپ می زنند نه ایرانی.).
با دریغ نسبت برخورد سبکسرانه با زبان فارسی این نادرستی از سالیان درازی در افغانستان کار برد دارد.
از تلویزیون های ملی وآریانا در بازتاب اگهی ها می شنویم ومی خوانیم « مشروبات غیر الکهولیالکوزی تقدیم می کند» در این اعلان یا اگهی بادریغ زبانی که به کار رفته نه زبان فارسی است ونه زبان عربی صحیح یادرست است.
نخست: چرا مشروبات ؟آیادر کوچه وبازار کابل نشنیده ایم که آب فروشان داد می زنند و می گویند:« نوشآبه جگر تازه را بنوش! بنوش که زنگهای دل ات را می کند» به کار می برند. نمی شود بجای مشروبات غیر الکهولی واژه زیبای فارسی« نوشابه» را به کار برد؟
«وغیر الکهولی » آن را نیز برداشت؟ هم صرفه جویی در واژه ها به میان می آید ، هم زبان با معنا می شود وهم وقت نویسنده ، خواننده وشنونده نیز به هدر نمی رود.میاناین دوز بان چه تفاوتهای پدیدار است. مشروبات آنهم غیر الکهولی مگر چرا غیر الکهولی؟ باز چرا تقدیم ؟ این تقدیم که عربها آن را به معنی دیگر به کار می برند ، چرا بجای پیشکش و ارایه به زبان فارسی ره یافته است . در این اگهی تنها گزاره یا فعل «می کند» فارسی است. از این رو بهتر ودرستتر است که این آگهی را چنین پخش کنند:«شرکت نوشابه های الکوزی پیشکش می دارد» ویا در پخش رویداد های ورزشی از المپیای لندن از تلویزیون ملی می شنیدیم که:« نیکپا مدال برونز را از آن خود کرد» چی فراز نادرستی زیرا: « آن » که نشانه دور است با ضمیر انعکاسی یا بازتابی «خود» ترکیب عجیب وغریبی را بار آورده است در زبان مروج گفتاری می گویم که که «احمد مدال گرفت» یا «مدال را بدست آورد » هم ساده است ، هم با معنا است وهم صرفه جویی در واژه ها به کار رفته است. بهتر است بنویسیم: که«نیکپا مدال برنز را درمسابقات المپیای لندن بدست آورد» ویا در فراز یا جمله ای« رییس جمهور در پارلمان حضور بهم رسانیدند»این جمله نیز عجیب وغریب می نماید ، نخست این که: این « حضور چیست که ایشان به هم رسانیدند» مگر نمی شود که فراز با چم ،بامعنا بنویسیم که :« جناب رییس جمهور در نشست پارلمان اشتراک ورزید.» هم معنا دارد وهم ساده دانسته می شود.
بادریغ زبان برخی از رسانه های تبدار واماسیده که در دهلیز سیاه کمسوادی وبیسوادی سرگردان اند واز آن میان تلویزیون ملی افغانستان(ای کاش نام ملی آن را بر گیرند) یکی از سخیف ترین زبان رسانه ای است ، این تلویزیون نه تنها هویت زبانی زبان فارسی را در پر تگاه نا هنجاری ها تیله می کند، بلکه آگاهانه وهوشیارانه در راه بربادی ونابودی زبان فارسی گام بر می دارد. به این فراز ها بنگرید، که همه روزه در اخبار تلویزیون به نشر می رسد ، شاید دلیل آن گماشتن شخصیتهای پیورزگرا ودشمن به زبان فارسی در هرم رهبری این تلویزیون باشد .گرداننده گان این تلویزیون نمی دانند ویا نمی خواهند بدانند ، که ارایه یک خبر یا رویداد به زبان رسا واستفاده از کمترین وبهترین واژه ها با کمترین مصرف زمان چه دلپذیری خواهد داشت . از این تلویزیون روزانه می شنویم:
«وزارت اطلاعات وفرهنگ قانون رسانه یی را مورد اجرا قرار دادند» اگر از شیوه ای درست وکوتاه نویسی استفاده کنیم چنین می شود:«وزارت اطلاعات وفرهنگ قانون رسانه یی را اجرا کرد».
ویا:«وزارت مالیه به منظور تطبیق بودجه اقدامات مقتضی به عمل آورد.» چه جمله زشتی در این فراز یا جمله «گزاره: اقدامات مقتضی به عمل آورد» نه تنها از واژه های بیکاره وبیجا ونادرست استفاده شده است بلکه فراز را نیز دور ودراز ساخته اند ، چرا اقدامات (آنهم با ات عربی در زبان فارسی)، باز جرامقتضی؟چرا به عمل ؟ وچرا آورد؟ اگر این فراز را ساده بسازیم چنین می شود:وزارت مالیه برنامه بودجوی خود را انجام داد.»
یا: «بجای.... مورد تعقیب قرار دادند» بنویسیم :« دنبال کردند.»
یا بجای « اداره عمومی امنیت ملی اطلاع حاصل نمود» بنویسیم:اداره عمومی... دریافت»
از همین تلویزیون می شنویم:«در کمیسیون امور امنیتی روی مسأله شرکتهای خصوصی امنیتی جر وبحث صورت گرفت» بنگرید «روی مسأله» یعنی مساله هم روی دارد وهم پُشت حالا مساله را خواباندن و در روی آن جر وبحث کرده اند . سپس چرا «جر» یعنی صاف هم وجود دارد که آنها آن را جر کرده اند.اگر موشگافانه به این فراز نگریسته شود به ساده گی می توان آن را چنین درست نویسی کرد:«کمیسیون بخش امنیتی دشواری های شرکتهای خصوصی امنیتی را به پرسمان کشانید» در این جا نه تنها زبان گویا شده بل که ازکاربرد واژه های نادرست نیز جلوگیری گردیده است.ویا از همین تلویزیون می شنویم ویا در برخی از سایت های نادرستنگر می نگریم :«دیروز پروژه یخسازی کابل به بهره برداری سپرده شد» این بهره برداری کیست که پروژه یخ سازی به او سپرده شد؟ چرا ساده ننویسیم که «پروژه یخ سازی کابل به بهره برداری رسید » یا « بهره برداری شد.»یا « امروز بالای نیروهای خارجی در ولایت کندهار حمله صورت گرفت.» چرا بالای ؟ چرا صورت گرفت؟ درست آن این است:« امروز بر نیروهای خارجی در ولایت هلمند حمله(بهتر است به جای حمله بنویسیم «تاختند») شد.»ویا از همین تلویزیون ملی می شنویم:« دوصد تن از باشنده گان شهر کابل در جرگه ای ...» هم عدد نوشته شده وهم معدود آن جمع به کار رفته است . در حالی که در زبان فارسی ، با نوشتار عدد( شمارش) ومعدود( یا شمارشده) مفرد( یا یکه) می آید درست آن چنین است:« دوصد تن باشنده شهر کابل...» وغیره اگر این نادرستی ها را روی هم کنیم به پشتاره از سبکسری های تلویزیون ملی وتلویزیون آریانا ودیگر نشرات وسایتهای سبکسر وساده نگر روبرو خواهیم شد .از این خطا ها ونادرست خوانی ونویسی می گذریم

https://mardompress.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه  پيام [صفحه 1 از 1]

مواضيع مماثلة

-

صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد