قضاوت بر بنیاد واقعیت باید صورت بگیرد
نوشته رفیق عظیمی « دمی با داکتر داوود راوش» نویسنده آنرا چون آفتابی مینمایاند که در پس ابر های تیره وتار پنهان شده باشد
نویسنده « دمی با داکتر داوود راوش» ناظم قلم وقدم است. او که دمساز قدم سر بازی و کلمه ساز زبان قلم است نه تنها نوشته حجیم ونعیم فکری او( اردو وسیاست) به این واقعیت صحه میگذارد بلکه سایر تألیفات او نیز جغرافیای شناخت قلمرو فکر و عمل اوست. هر از گاهی که بیانگر واقعات تاریخی زمان خود مان بودهام آورده های فکری اردوگاه سیاسی او( اردو وسیاست) تکیه استدلال ام بوده است. او دارای سبک نوشتاری جذاب است. عده میگویند او نویسنده رومانتیک است. شماری هم او را نویسنده ریالست میخوانند. کسانی او را واقعه نگار مستدل می پندارند و یک سلسله هم او را تحلیل گر دراک حوادث تاریخی میدانند. واقعیت اینکه هیچکدام از این بینشها در مورد او بی مشخصه نیست چیزی بوده که چیزی گفته شده است. من که با اعطا ، هدیه والطاف چنین شخصیت در همین نوشته « دمی با داکتر داوود راوش» فرزانه خوانده شدهام از دل وجان میخواهم وزش نسیم حقیقت آنچنان بوزد که ابرهای تیره وتار برهم ودرهم شود واز پس آن خورشید قضاوت حقیقی این رفیق نمایان گردد .
دوستان همه میدانند جریان سفر های همه سالهای که از طرف خود رفیق عظیمی قلمی میشود هر بار پیام همدلی و هم روئی ارمغان داده است.هر سالی که از غربت سرایش بسوی مکان اصلی روی نموده قدمهای خود را شمرده است وچه بسا که در تصاویر وتجسم های خیال خود خواننده را پهلو نشین خود میسازد وآنقدر غرقه ترسیم میشود که خواننده هم فضای حول وحوش محیط سفر او را در خود احساس میکند وهمسفر خیالات او میشود.
سفر نامه ای رفیق عظیمی
بـــــوی جوی هم دیاران آرد همی
یاد یاران جــــوان آرد هـــــــــــمی
از گذرگاه آمــــو تا فـــلات بره کی
موبـــمــو صــــد داستان آرد همــی
گر بشوق خاطرش گردی نشست
شرح حال والـــــــیان آرد هــــمی
بی شکیب است از برای همدلی
نقل قول راویان آرد هـــــــــمی
با اینهمه در حیرتم که چگونه اینبار محیط دیدارش محدود شده بود واو با آنهای دیده است که بگفته ایشان در تحمیل انشعاب احساس پیروزمندانه داشتهاند وداکتر داوود راوش را به حیث ریس عملیه انشعاب با دل وجان پذیرفته اند.
در حیرتم چگونه این شخصیت فراز وفرود دیده و برآمده از تجربههای این چنین خوشنودی ها ، آن خوشنودی ها را زیر سؤال نبرده است و نپرسیده که کجا است؟ بدنه ای آن طرف خط که خود شانرا اصولگرا میدانند.
حیرتم آمد که رفیق عظیمی چگونه قبول کردهاند که یک مجلس جدا سازی را مجلس فخیم بخوانند وآنهم که تا دیر ها خود نتوانسته بودند موقف خود را در این طرف خط و یا در آن طرف خط تعین نمایند.
حیرتم آمد که چگونه رفیق عظیمی آنهای را که گفتهاند پرسش ها و تشویش های شان حل شد اول نخواسته آنها را نام بگیرد وباز نخواسته بگوئید که آن پرسش ها و تشویش ها چه بوده است؟.
در حیرتم رفیق عظیمی به کدام دلیل فکر میکند ومیتواند چنین فکر کند که اصولگرائی در نتیجه حلقه زدن به دور شخص شکل گرفته است.
البته جانب باطلگرایان بلی.زیرا افراد پشت پرده باید مهرههای اطاعت پذیر شانرا میداشتند.
رفیق عظیمی گرامی! اگر همین سخن دقیقآ سخن داکتر داوود راوش است که گفته است «روحش از وجود هیچ خلاف ورزی در امر انتخاب ریس حزب آگاهی ندارد» پس این معطلی 21 روزه اعلان نتائیج جعل وآن عکسهای جوره ای با رفیق بزرگر وآن گزارشگری و تفصیل سازی آن نشست، کلاه گذاشتن به سر کی بوده است؟ ما میدانیم که داکتر داوود راوش گدی شانی شده است اما چشمهایش را بسته کرده نیاوردند که راسآ ریس بسازندش وهیچ چیزی را ندیده و نه شنیده باشد. آخر چرا اینقدر فریب و نیرنگ؟
رفیق عظیمی گرامی! نمیدانم این حرفهای داوود راوش در این یکسال در کجا پنهان بود که اکنون با قلم شما کلمه سازی میشود. این بدان معنی است که پیشنهادها و طرح ها و نظریات هفت مرتبه و رسمی و اصولگرایان از قبل جایش باطله دانی تعین شده بود ورنه این حرفها اگر راست میبود به یکی از آن پیشنهادات تمکین میشد.
باز هم اگر این اصطلاح ضرر گپ داکتر داوود راوش است شما رفیق عظیمی فکر نمیکنید که ضرر شخصی چه مطلب را میرساند؟
آنجا خو مسله حزب مطرح بود نه اضرار کاندیدان برای ریس نشدن ومفاد آنان برای ریس شدن. این ضرر ومفاد ریس شدن اصل تفکر ریس راوش است که اینک بعد از یکسال از زبان قلم شما انعکاس پیدا میکند.
رفیق عظیمی گرامی! توقع نداشتیم ونداریم شما راجع به اصول وابطال یکسان به معنی حلقه زدن بدور اشخاص اظهار نظر کنید. آنچه را که شما با ایما واشاره حلقه زدن، بدور اشخاص وجوهات دیگر گونه و ناگفته دادهاید این وجوهات احتمالآ اشارهای از نظرسلسله وابستگیها ی فارغ از ضوابط مبارزه حزبی خواهد بود که گفته میتوانیم از این نگاه در مثال هر یک از رفقای اصولگرا این وجوهات نزدیکتر به داکتر داوود راوش دیده میشود. بنا این خود به روشنی بیان این است که جمع آمد بر ضد کج رفتاری حلقه زدن بدور اشخاص نی بلکه حلقه زدن بدور اصول حزبی است . واقعیت این است که بسیاری از رفقای اصولگرا هیچ رابطهای حضوری با هم ندارند فقط به اساس وجوه مشترک حزبی، آرمانی ، تعهد مشترک به قاعده ای قبول شده به همدیگر زیر تفکر اصولگرائی پیوند شدهاند. بحث اشخاص از نظر من وما در اینجا جای ندارد. کاش شما بجای مراجعه به شخص که گفتهاید به رفیق بزرگر مراجعه نمودهاید ویکسال چند ماه هم این مراجعه را محرم نگه داشتید یک جمع آمد مشترک را فرا میخواندید حد اقل از طریق میسر با رفقای اصولگرا در پای یک بحث سازنده می نشستید وبا اعتباری که داشتید مطمینآ که در امر بوجود آمدن یک قضاوت سالم اثر گذار میشدید اکنون با این گرایش نوشتاری درواقع خورشید قضاوت تان در پس ابرهای تیره قرار گرفته است.
اگر داکتر داوود راوش فلم را قبول ندارد. اسناد خود نوشت خود را قبول ندارد. ایجاد کمیسیون ساختگی را قبول ندارد. راجستر شدن غیر قانونی حزب را قبول ندارد.اعلان نتیجه تقلب را، تقلب قبول ندارد. حمله به دفتر حزب را قبول ندارد.زمینه سازی ورود پولیس را به جلسه حزبی قبول ندارد. بریدن اینهمه اعضای حزب را از حزب نامنهاد قبول ندارد. ایجاد سازمانهای ساختگی را قبول ندارد. نشر نامههای ساختگی را قبول ندارد.گپ داوود رزمیار مهندس توطئه وحامی خود را قبول ندارد. گپ نماینده وزارت عدلیه را قبول ندارد. تحمیل رسمی انشعاب را از طرف خود شان قبول ندارد. عدم نصاب تکمیل پلینوم به گفته شما مجلس فخیم را قبول ندارد حق هم ندارد و هیچکس دیگر هم حق ندارد ملاحظه ای پر از تذویر ، افتراء وخدعه را بر علیه پیشنهادا ت وطرح های اصولگرائی توجیه کند
رفیق عظیمی گرامی! ما قبلآ گفتهایم که حزب شان مبارکشان . رفقا گفتهاند و گاهی با جدیت گفتهاند که با کار باطلگرایان کاری نداشته باشیم. اما ما از نیرنگ بیزاریم وبه صداق نظم معروف: هر کی پا کج مینهد خون دل ما میخوریم ـــ شیشهای ناموس عالم در بغل داریم ما....فریب و دروغ بی طاقت ما میسازد مثل آنکه کتمان فرار ریس جمهور شما را.
رفیق گرامی اگر تیزی وتندی این گپ ها مزه «سخنان دل نشین» داکتر داوود راوش را برای شما بی مزه ساخته باشد بیشتر چیزی نمیگویم . عمر تان با سلامتی دراز باشد
محمد یعقوب هادی
نوشته رفیق عظیمی « دمی با داکتر داوود راوش» نویسنده آنرا چون آفتابی مینمایاند که در پس ابر های تیره وتار پنهان شده باشد
نویسنده « دمی با داکتر داوود راوش» ناظم قلم وقدم است. او که دمساز قدم سر بازی و کلمه ساز زبان قلم است نه تنها نوشته حجیم ونعیم فکری او( اردو وسیاست) به این واقعیت صحه میگذارد بلکه سایر تألیفات او نیز جغرافیای شناخت قلمرو فکر و عمل اوست. هر از گاهی که بیانگر واقعات تاریخی زمان خود مان بودهام آورده های فکری اردوگاه سیاسی او( اردو وسیاست) تکیه استدلال ام بوده است. او دارای سبک نوشتاری جذاب است. عده میگویند او نویسنده رومانتیک است. شماری هم او را نویسنده ریالست میخوانند. کسانی او را واقعه نگار مستدل می پندارند و یک سلسله هم او را تحلیل گر دراک حوادث تاریخی میدانند. واقعیت اینکه هیچکدام از این بینشها در مورد او بی مشخصه نیست چیزی بوده که چیزی گفته شده است. من که با اعطا ، هدیه والطاف چنین شخصیت در همین نوشته « دمی با داکتر داوود راوش» فرزانه خوانده شدهام از دل وجان میخواهم وزش نسیم حقیقت آنچنان بوزد که ابرهای تیره وتار برهم ودرهم شود واز پس آن خورشید قضاوت حقیقی این رفیق نمایان گردد .
دوستان همه میدانند جریان سفر های همه سالهای که از طرف خود رفیق عظیمی قلمی میشود هر بار پیام همدلی و هم روئی ارمغان داده است.هر سالی که از غربت سرایش بسوی مکان اصلی روی نموده قدمهای خود را شمرده است وچه بسا که در تصاویر وتجسم های خیال خود خواننده را پهلو نشین خود میسازد وآنقدر غرقه ترسیم میشود که خواننده هم فضای حول وحوش محیط سفر او را در خود احساس میکند وهمسفر خیالات او میشود.
سفر نامه ای رفیق عظیمی
بـــــوی جوی هم دیاران آرد همی
یاد یاران جــــوان آرد هـــــــــــمی
از گذرگاه آمــــو تا فـــلات بره کی
موبـــمــو صــــد داستان آرد همــی
گر بشوق خاطرش گردی نشست
شرح حال والـــــــیان آرد هــــمی
بی شکیب است از برای همدلی
نقل قول راویان آرد هـــــــــمی
با اینهمه در حیرتم که چگونه اینبار محیط دیدارش محدود شده بود واو با آنهای دیده است که بگفته ایشان در تحمیل انشعاب احساس پیروزمندانه داشتهاند وداکتر داوود راوش را به حیث ریس عملیه انشعاب با دل وجان پذیرفته اند.
در حیرتم چگونه این شخصیت فراز وفرود دیده و برآمده از تجربههای این چنین خوشنودی ها ، آن خوشنودی ها را زیر سؤال نبرده است و نپرسیده که کجا است؟ بدنه ای آن طرف خط که خود شانرا اصولگرا میدانند.
حیرتم آمد که رفیق عظیمی چگونه قبول کردهاند که یک مجلس جدا سازی را مجلس فخیم بخوانند وآنهم که تا دیر ها خود نتوانسته بودند موقف خود را در این طرف خط و یا در آن طرف خط تعین نمایند.
حیرتم آمد که چگونه رفیق عظیمی آنهای را که گفتهاند پرسش ها و تشویش های شان حل شد اول نخواسته آنها را نام بگیرد وباز نخواسته بگوئید که آن پرسش ها و تشویش ها چه بوده است؟.
در حیرتم رفیق عظیمی به کدام دلیل فکر میکند ومیتواند چنین فکر کند که اصولگرائی در نتیجه حلقه زدن به دور شخص شکل گرفته است.
البته جانب باطلگرایان بلی.زیرا افراد پشت پرده باید مهرههای اطاعت پذیر شانرا میداشتند.
رفیق عظیمی گرامی! اگر همین سخن دقیقآ سخن داکتر داوود راوش است که گفته است «روحش از وجود هیچ خلاف ورزی در امر انتخاب ریس حزب آگاهی ندارد» پس این معطلی 21 روزه اعلان نتائیج جعل وآن عکسهای جوره ای با رفیق بزرگر وآن گزارشگری و تفصیل سازی آن نشست، کلاه گذاشتن به سر کی بوده است؟ ما میدانیم که داکتر داوود راوش گدی شانی شده است اما چشمهایش را بسته کرده نیاوردند که راسآ ریس بسازندش وهیچ چیزی را ندیده و نه شنیده باشد. آخر چرا اینقدر فریب و نیرنگ؟
رفیق عظیمی گرامی! نمیدانم این حرفهای داوود راوش در این یکسال در کجا پنهان بود که اکنون با قلم شما کلمه سازی میشود. این بدان معنی است که پیشنهادها و طرح ها و نظریات هفت مرتبه و رسمی و اصولگرایان از قبل جایش باطله دانی تعین شده بود ورنه این حرفها اگر راست میبود به یکی از آن پیشنهادات تمکین میشد.
باز هم اگر این اصطلاح ضرر گپ داکتر داوود راوش است شما رفیق عظیمی فکر نمیکنید که ضرر شخصی چه مطلب را میرساند؟
آنجا خو مسله حزب مطرح بود نه اضرار کاندیدان برای ریس نشدن ومفاد آنان برای ریس شدن. این ضرر ومفاد ریس شدن اصل تفکر ریس راوش است که اینک بعد از یکسال از زبان قلم شما انعکاس پیدا میکند.
رفیق عظیمی گرامی! توقع نداشتیم ونداریم شما راجع به اصول وابطال یکسان به معنی حلقه زدن بدور اشخاص اظهار نظر کنید. آنچه را که شما با ایما واشاره حلقه زدن، بدور اشخاص وجوهات دیگر گونه و ناگفته دادهاید این وجوهات احتمالآ اشارهای از نظرسلسله وابستگیها ی فارغ از ضوابط مبارزه حزبی خواهد بود که گفته میتوانیم از این نگاه در مثال هر یک از رفقای اصولگرا این وجوهات نزدیکتر به داکتر داوود راوش دیده میشود. بنا این خود به روشنی بیان این است که جمع آمد بر ضد کج رفتاری حلقه زدن بدور اشخاص نی بلکه حلقه زدن بدور اصول حزبی است . واقعیت این است که بسیاری از رفقای اصولگرا هیچ رابطهای حضوری با هم ندارند فقط به اساس وجوه مشترک حزبی، آرمانی ، تعهد مشترک به قاعده ای قبول شده به همدیگر زیر تفکر اصولگرائی پیوند شدهاند. بحث اشخاص از نظر من وما در اینجا جای ندارد. کاش شما بجای مراجعه به شخص که گفتهاید به رفیق بزرگر مراجعه نمودهاید ویکسال چند ماه هم این مراجعه را محرم نگه داشتید یک جمع آمد مشترک را فرا میخواندید حد اقل از طریق میسر با رفقای اصولگرا در پای یک بحث سازنده می نشستید وبا اعتباری که داشتید مطمینآ که در امر بوجود آمدن یک قضاوت سالم اثر گذار میشدید اکنون با این گرایش نوشتاری درواقع خورشید قضاوت تان در پس ابرهای تیره قرار گرفته است.
اگر داکتر داوود راوش فلم را قبول ندارد. اسناد خود نوشت خود را قبول ندارد. ایجاد کمیسیون ساختگی را قبول ندارد. راجستر شدن غیر قانونی حزب را قبول ندارد.اعلان نتیجه تقلب را، تقلب قبول ندارد. حمله به دفتر حزب را قبول ندارد.زمینه سازی ورود پولیس را به جلسه حزبی قبول ندارد. بریدن اینهمه اعضای حزب را از حزب نامنهاد قبول ندارد. ایجاد سازمانهای ساختگی را قبول ندارد. نشر نامههای ساختگی را قبول ندارد.گپ داوود رزمیار مهندس توطئه وحامی خود را قبول ندارد. گپ نماینده وزارت عدلیه را قبول ندارد. تحمیل رسمی انشعاب را از طرف خود شان قبول ندارد. عدم نصاب تکمیل پلینوم به گفته شما مجلس فخیم را قبول ندارد حق هم ندارد و هیچکس دیگر هم حق ندارد ملاحظه ای پر از تذویر ، افتراء وخدعه را بر علیه پیشنهادا ت وطرح های اصولگرائی توجیه کند
رفیق عظیمی گرامی! ما قبلآ گفتهایم که حزب شان مبارکشان . رفقا گفتهاند و گاهی با جدیت گفتهاند که با کار باطلگرایان کاری نداشته باشیم. اما ما از نیرنگ بیزاریم وبه صداق نظم معروف: هر کی پا کج مینهد خون دل ما میخوریم ـــ شیشهای ناموس عالم در بغل داریم ما....فریب و دروغ بی طاقت ما میسازد مثل آنکه کتمان فرار ریس جمهور شما را.
رفیق گرامی اگر تیزی وتندی این گپ ها مزه «سخنان دل نشین» داکتر داوود راوش را برای شما بی مزه ساخته باشد بیشتر چیزی نمیگویم . عمر تان با سلامتی دراز باشد
محمد یعقوب هادی